پیشینه شهر تهران
تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بوده و مدعیان همواره این مرکز
پیشینه شهر تهران
تهران در گذشته از روستاهای ری بوده و ری که در تقاطع محورهای قم، خراسان، مازندران، قزوین، گیلان و ساوه واقع شده به سبب مرکزیت مهم سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد نظر بوده و مدعیان همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم و حمله قرار میدادهاند.روستای تهران به واسطه برخورداری از حفرههای زیر زمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالاً مورد تعقیب مدعیان قرار داشتهاند...
حصاری که دور تهران کشیده شد شش هزار قدم طول داشت و برای ساختمان آن و برجهایش از دو نقطه خاکبرداری کردند که بعدها یکی از دو محل به «چالهمیدان» و دیگری به «چالهحصار» معروف شد.
تهران در برابر حمله ی افغانها ( پشتونها) ایستادگی زیادی کرد و به همین خاطر آنها پس از تصرف تهران این شهر را ویران کردند و باغها و تاکستانهای آن را از میان بردند . پس از انقراض صفویه و در زمان نادرشاه افشارتهران دوباره نام و نشانی یافت . در همین شهر بود که نادرشاه رهبران بزرگ شیعه و سنی را گرد هم آورد و پیشنهاد اتحاد اسلامی و رفع اختلافها را به آنها داد.
نادر شاه افشار در سال 1154 ﻫ- ق تهران را به پسر خود رضا قلی داد و پس از افشاریه، کریم خان زند به علت درگیری و نزاع با آغا محمد خان قاجار و از آنجا که تهران در نزدیکی طبرستان (یعنی مقر اصلی آغا محمدخان) قرار داشت صلاح خود را در اقامت در تهران دید. بعد از مرگ کریمخان زند، آغا محمد خان قاجار در سال 1200 ﻫ- ق بر تخت سلطنت نشست و تهران را بهعنوان پایتخت برگزید و «دارالخلافه» نامید.
روستای تهران به واسطه برخورداری از حفرههای زیر زمینی و مواضع طبیعی فراوان و دشواری نفوذ در آنها پناهگاه خوبی برای دولتمردان و دیگر اشخاصی بوده که احتمالاً مورد تعقیب مدعیان قرار داشتهاند
انتخاب تهران به عنوان پایتخت از سوی خان قاجار چند علت داشته که مهمترین آنها نزدیکی به اراضی حاصل خیز ورامین و مجاورت آن با محل استقرار ایلات ساوجبلاغ بودهاست، مضافا ایلات غرب ساکن در ورامین، یعنی هواخواهان وی در حوالی تهران اقامت داشتند و جز این، تهران با استرآباد و مازندران که در حقیقت ستاد اصلی نیروهایش بود فاصله چندانی نداشتهاست.
در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار ، تهران بیش از پیش آباد گردید. از جمعیت تهران در دوره فتحعلی شاه اطلاع دقیقی در دست نیست، ولی به طوری که در کتاب جام جم معتمدالدوله فرهاد میرزا آمده است جمعیت تهران در زمان ناصرالدین شاه، صد و پنجاه هزار نفر رسیده بود.
در دوره ناصر الدین شاه دو نفر از طرف شاه مامور شدند که محدوده و نقشهای برای پایتخت در نظر بگیرند و با وسعت بیشتری به حفر خندقهای جدیدی در اطراف تهران بپردازند.
ساختمان حصار و حفر خندقهای جدید تهران قریب به ده سال طول کشید و شهر تهران چندین برابر توسعه یافت .
مساحت شهر به سه فرسخ و نیم رسید و از طریق 12 دروازه به محیط بیرون خود ارتباط یافت. این دروازهها که هم اینک نیز، اگر چه ساختمان بعضی از آنها از بین رفته، اما اسمشان و بنای بعضی از آنها هنوز باقی است:
دروازههای دولت، یوسف آباد و شمیران (در شمال شهر)
دروازههای خراسان، دولاب و دوشان تپه (در شرق شهر)
دروازههای باغشاه، قزوین و گمرک (در غرب شهر)
دروازههای غار، رباط کریم و حضرت عبدالعظیم (در جنوب شهر)
تهران
در واقع حدود جغرافیایی تهران به شرح ذیل بود:شمال: طول خیابان انقلاب فعلی، از حدود پیچ شمیران تا کمی بعد از چهار راه کالج که به شکل مایل به طرف غرب و خیابان سی متری (کارگر کنونی) امتداد داشت.
غرب: از حدود چهار راه جمهوری کنونی تا حوالی میدان گمرک .
جنوب: خیابان شوش، از حدود میدان راه آهن تا حوالی میدان گمرک.
شرق: خیابان شهباز (17شهریور فعلی) تا بعد از میدان شهدای کنونی.
و محلاتی که در داخل این محدوده قرار داشتند و هنوز بسیاری از آنها با همان اسم و رسم قدیم وجود دارند. محله دولت که به دلیل نزدیکی با کاخهای سلطنتی به این نام خوانده میشد، خیابانهای لالهزار، خیابان شاهآباد، خیابان اسلامبول، خیابان علاءالدوله (فردوسی) خیابان سعدی، خیابان واگنخانه (خیابان اکباتان) عین الدوله، دوشانتپه (ژاله)، نظامیه (بهارستان) و دروازه شمیران را شامل بود.
محله عودلاجان (اودلاجان) تشکیل میشد از خیابان جلیل آباد (خیام) کاخ گلستان تا ناصریه (ناصر خسرو) و حدود مسجد شاه و شمال بوذرجمهری شرقی و پامنار و جنوب خیابان چراغ برق (امیر کبیر) و میدان توپخانه، که محله کلیمیان و زرتشتیان مقیم تهران بودهاست.
محله سنگلج که بخش اعظم و عمده آن را امروزه پارک شهر تشکیل میدهد، در گذشته یکی از مراکز مهم سیاسی بود و با اینکه در حال حاضر تقریباً از بین رفته ولی هنوز اشتهار تاریخی خود را از دست نداده است .
چاله حصار یکی دیگر از محلات جنوب تهران بود که چون آن را خاکبرداری و خاکش را به مصرف حصار کشی تهران رسانده بودند، مقدار زیادی چاله گود داشت، بعدها برای تخلیه زبالههای شهر از آنجا استفاده میکردند.
چاله میدان نیز که قبلا در دوره صفویه خاک آن را به مصرف حصارکشی تهران رسانده بودند، وضعی تقریباً مشابه چاله حصار داشت و محل تخیله زباله تهران به حساب میآمد، این محله محدود به جنوب بازار چهل تن و امامزاده سید اسماعیل و میدان مال فروشها، میدان امین السلطان، گمرک، خانی آباد، دروازه غار و پاقاپوق (اعدام) بود.
نخستین خودرو تهران کالسکههایی بود که با بخار و آتش حرکت میکردند . اولین اتومبیلهایی که به ایران وارد شد سواریهای فورد کروکی و کلاچی با لاستیک توپر بود. اتومبیلهایی نیز شبیه وانت امروزی وارد تهران شد که به آنها ماشین لاری میگفتند و همچنین اتومبیلهای دورسیمی که برای حمل بار و مسافر میآمدند. به هر جهت نخستین اتومبیل در زمان مظفرالدین شاه وارد تهران گردید.
در دوره ناصر الدین شاه دو نفر از طرف شاه مامور شدند که محدوده و نقشهای برای پایتخت در نظر بگیرند و با وسعت بیشتری به حفر خندقهای جدیدی در اطراف تهران بپردازند
نخستین خط آهن ایران، خط آهن تهران به شهرری بود که در سال 1261 هجری شمسی و 1883 میلادی امتیاز آن را یک نفر مهندس فرانسوی به نام مسیوبواتان از ناصرالدین شاه گرفت. ماشینهایی که در این خط به کار افتادند نام ترن نداشتند بلکه در دارالخائفه آنهار را ماشین دودی میگفتند.
دلیجان کالسکهای هشت نفره بود با اطاق و پشتی باربنددار با دور چرخهایی از آهن که از درشکه و کالسکه راحت تر بود.کجاوه، پالکی و هودج ، سه وسیله نقلیه ساخته شده از چوب بودند که بر روی قاطر، الاغ، اسب و یا شتر حمل میگردید . هر کجاوه و پالکی و هودج فقط جای یک نفر بود و بر مرکب از هر نوع دو تا از این جایگاهها قرار میگرفت که تعادل آن برقرار گردد.
واگن اسبی به وسیله دو یا چهار اسب بر روی ریل حرکت میکرد و تقریباٌ بیشتر خیابانهای اصلی شهر را به هم وصل میکرد. این واگن یا تراموا، دارای چند قسمت بود. قسمت اول محوطه کوچکی بود مخصوص فرار گرفتن سورچی و قسمتهای دیگر اختصاص به مسافرانی داشت که بر روی نیمکتهایی که در دو طرف واگنها تعبیه شده بود، قرار میگرفتند. خطوط مختلف واگن اسبی در خیابانها به قرار زیر بود: اول، خط بازار که تا آخر خیابان لاله زار نزدیک خیابان رفاهی رفت و آمد میکرد. دوم، خط خیابان شاهزاده عبدالعظیم که از بازار به راه میافتاد و خیابان ناصریه و خیابان ناصریه و خیابان چراغ گاز را طی میکرد و از خیابان ری میگذشت و به کار ماشین دودی میرسید. سوم، خط باغ شاه که از بازار حرکت میکرد و بعد از شش دو راهی به دروازه باغشاه میرسید.
منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}